پایدارترین دوستی

پارت³

تا دیدن میخوان به امپراطور یونگی شلیک کردنن، به یونگی کمک کردن که سوار ماشین بشه و خودشون هوسوک رانندگی کرد و جیمین پیش هوسوک نشست
باند مافیا با اون هلیکوپتر فرار کردن و یونگی هم نجات پیدا کرد

یونگی: شما دو تا اسماتون چیه؟

جیمین: سرورم، من جیمین هستم و ایشون دوست من هستن، هوسوک

یونگی: جیمین و هوسوک، چه پاداشی میخواین؟

هوسوک: سپاس گذاریم امپراطور اما نیازی به پاداش نیست

یونگی: شما سرباز نبودید اما جون من رو نجات دادید پس باید پاداش بگیرید، هر پاداشی که میخواید رو بگید

هوسوک ماشین رو پیش قصر امپراطور پارک کرد و جیمین از ماشین پیاده شد و در رو برای یونگی باز کرد

یونگی: با من بیاید داخل قصر

جیمین و هوسوک با یونگی رفتن داخل قصر و با یونگی شام خوردن

جیمین و هوسوک: ممنون بابت غذا. ما دیگه از حضور شما مرخص میشویم

یونگی: یادم نمیاد به شما اجازه خروج داده باشم

یونگی: هنوز نگفتید چه پاداشی میخواین

جیمین: ما پاداشی نمیخوایم

یونگی:  خیلی خب پس خودم پاداشتون رو انتخاب میکنم

یونگی کمی فکر کردم و گفت: اها فهمیدم، شما میشید دو تا از...
••••
•••
••

••
•••
••••
حدس بزنید پاداشی که یونگی میخواد به هوسوک و جیمین بده، چی هست. حدساتون رو کامنت کنید.
بایی ارمی💜
دیدگاه ها (۱۰)

پایدارترین دوستی

پایدارترین دوستی

پایدار ترین دوستی

پایدارترین دوستی پارت¹

my month پارت¹⁴

my month²پارت⁶

جیمین فیک زندگی پارت ۵۲#

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط